خوب یه روزی از روزا یه پسری به دنیا اومد که عاشق بود کلاً از همون نی نی بودن هم عاشقانه به خانوادش نگاه می‌کرد و براشون جذاب بودن و اون ها را مثل یه ارباب برای جهان میدیدن که میتونه کل جهان رو در دست بگیره و نابود کنه و این بچه جانشینش هستش
به قصه‌ها و پست‌ها و استوری‌های عاشقانه این‌روزها توجه نکنید، دنبال ته‌ریش و عطر تلخ و چال گونه و موهای شلاله نباشید، اگر کسی را پیدا کردید که برای نوشیدن یک فنجان چای ساده با او جان می‌دهید، سفت و محکم و جاندار و دودستی بچسبیدش و رهایش نکنید...
#الهام_محمودی
اگر اینجا خانه ام بود و دوستانم را به صرف چای قند پهلو و کشمش و پرتقال و ودکا و خواندن سه قطره خون هدایت دعوت می کردم انسان خوشبخت تری بودم.
